طالع در لغت به معناي بخت، اقبال وشانس است. و در اصطلاح روشی است که به ادعای طالع گیر یا طالع بین آینده مردم و سرنوشت زندگی آن ها را پیش بینی و پیش گویی می کند . طالع جزوي از منطقه البروج است كه بر افق شرقي قرار دارد و كساني كه براساس احكام نجوم حرف هايي را مطرح مي كنند طالع هر كسي را برابر بروج دوازده گانه به هنگام ولادت او بررسي مي نمايند و بر اساس آن برج طالع نحس يا سعادت افراد را بازگو مي كنند.

در روايات متعدد از معصومین به صراحت بیان شده كه سخن افرادي را كه از طريق طالع بيني و علم کائنات درباره حوادث و پيش آمدهاي آينده خبر مي دهند و از نحوست و يا سعادت كارها و سرنوشت انسان ها پيش گويي مي كنند، نبايد مورد اعتنا قرار گيرند، چون سخن آن ها واقعیت ندارد .

به عنوان نمونه در نهج البلاغه خطبه 78 آمده كسي به حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام عرض كرد : در اين هنگام روانه سفر و جنگ با خوارج مشو، كه مي ترسم به پيروزي دست نيابي و اين مطلب را من از طريق علم نجوم و طالع بيني به دست آورده ام . اميرمؤمنان عليه السلام در پاسخ فرمودند : آيا گمان داري كه تو ساعتي را نشان مي دهي كه هر كسي در آن سفر كند بلا و بدي از او دور گردد، و بر حذر مي داري از ساعتي كه هر كسي در آن روانه شود زيان و سختي او را فرا گيرد؟ كسي كه اين سخنان تو را باور نمايد، قرآن را تكذيب كرده است. اي مردم از آموختن نجوم و طالع بيني بپرهيزيد و آن را فرا نگيريد مگر به اندازه اي كه در بيابان يا در دريا براي دانستن راه ها و شناختن اوقات عبادت و تعيين قبله و مسير راه كشتي و مانند آن از آن استفاده نماييد، نتيجه آموختن نجوم كهانت و غيب گويي است و افراد طالع بيني كه از طريق نجوم غيب مي گويند مثل كاهن است و كاهن مثل ساحر است و ساحر مثل كافر است و كافر در آتش است، سفر كنيد به كمك و همراهي اسم خدا.

هم چنين علامه محمد تقي جعفري، در شرح نهج البلاغه خود ، ذیل خطبه 78 آورده اند كه شخصي به امام صادق عليه السلام عرض كرد: من مبتلا شده ام، هنگامي كه مي خواهم براي كاري حركت و سفر نمايم وقتي به طالع نظر مي كنم تا ببينم شر است يا خير اگر شر بود از آن سفر دست بر مي دارم و اگر طالع را خير ديدم آن حاجت و كار خود را پي گيري مي كنم. آيا اين صحيح است؟ حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند : آيا حكم مي كني؟ عرض كرد : آري، حضرت فرمود : كتاب هايت را بسوزان .

حضرت امام خميني (ره)در کتاب تحرير الوسيله، ج1 و مراجع معظم تقلید طالع بيني را كاري حرام می دانند. و البته به جز حرام بودن آن هيچ گونه حقيقتي هم ندارد .

مرحوم مجلسي در مرآت العقول درباره طالع بيني مي گويد: مسئله تنجيم و طالع بيني و اين كه اگر درجه طالع در فلان برج باشد نحس است و يا اگر مشتري در فلان شرايط باشد سعد است، همه اين ها خطا و اشتباه است و حرف هايي است كه بر اساس تخمين گفته مي شود و بر هيچ قاعده درستي استوار نيست ... و همه مسلمين اتفاق بر تكذيب منجمين دارند و شهادت بر كذب گفته هاي آنها مي دهند و حكم به بطلان حرف آنان مي كنند و از مسلمات دين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تكذيب آنان است و روايات فراواني در رد آنها رسيده است و علماي بزرگ گفته هاي آنان را مبتني بر تخمين دانسته اند .

علامه محمد تقي جعفري در شرح نهج البلاغه جلد 11 مي گويد: خلاصه حكم به حرمت تنجيم و طالع بيني بدين معنا كه اعتقاد و حكم به ارتباط نفع و ضرر خير و شر و ديگر مسايل مربوط به سرنوشت زندگي انسان ها به وضع و موقعيت و حركات ستارگان، در اسلام قطعاً ممنوع بوده و منابع و مآخذي كه به اين ممنوعيت دلالت دارند از نظر كميت و كيفيت بيش از آن است كه اندك ترديدي در آنها وجود داشته باشد .

همچنین علامه محمد تقي جعفري در شرح نهج البلاغه ج11 مي گويند : ظاهر اين است كه خبر از اوضاع فلكي مانند خبر از خسوف، كسوف و ساير امور علمي و مباحث حركات نجومي در علم هيئت از نظر فقها اشكالي ندارد، زيرا اين امور غير از آن است كه در مسئله تأثير ستارگان در خير و شر و نفع و ضرر و طالع بيني مورد استفاده قرار مي گيرد .