ماه صفر نحس است ؟

با آغاز ماه صفرالمظفر سوالات متعددی در خصوص نحس بودن  این ماه و یا بد یمن بودن آن می شود.

در این چند سطر قصد داریم تا از منظر دین مسئله نحوست را بررسی نموده و به پرسش مطرح شده پاسخ دهیم.

نحس در لغت به معنای سرخ شدن افق مانند مس گداخته است و در اصطلاح به هر چیزی که بد یمن باشد نحس گفته می‌شود.

مسئله بد یمن بودن و خوش یمن بودن در فرهنگ کشورهای مختلف وجود دارد.اما آنچه مسلم است بعضی از روزها و شب ها بر بعضی دیگر برتری و فضیلت دارد.همچنان که بعضی از مکان ها بر مکان های دیگر برتری دارند.

در قرآن کریم به روشنی به این نکته اشاره شده است.در بعضی آیات کلمه نحس آمده و در بعضی آیات از کلمه مبارک برای ایام و لیالی استفاده شده است.

در سوره مبارکه دخان صراحتاً خداوند می فرماید که ما قرآن را در شب مبارکی نازل کردیم. إنّا أنزلناهُ فى ليلةٍ مباركةٍ

در سوره مبارکه قمر،می فرماید: فِی یوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ در روزی شوم که شومی مستمری داشت

همچنین در سوره مبارکه فصلت، می فرماید : باد تندى را در روزهاى شوم براى آن‏ها(قوم عاد) فرستاديم أَرْسَلْنا عَلَیهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیامٍ نَحِساتٍ

در تمامی آیات فوق الذکر این نکته قابل توجه است که این مبارک بودن و یا شوم بودن بخاطر خود آن روز یا شب نیست بلکه بخاطر اتفاقات و اعمالی است که در آن اتفاق افتاده است.

مثلاً ما روز عید غدیر را روز مبارک و خوش یمنی می دانیم .آیا این مبارک بودن به خاطر هجدهم ذیحجه است یا به دلیل واقعه ی بزرگ و مبارکی است که در این روز اتفاق افتاده است ؟

ما رحلت نبی مکرم اسلام ص را روز شوم و بد یمنی می دانیم.آیا این بخاطر بیست و هشتم صفر است یا بخاطر اتفاقات این روز ؟

جواب هر دو سوال روشن است که بخاطر اتفاقات آن ایام است و الا این روزها و شب ها مرتباً تکرار می شوند و می بایست آن ها هم نحس یا مبارک باشند و دیگر اختصاصی به همان روز یا شب نداشته باشد.

مفسر بزرگ قرآن کریم حضرت علامه طباطبایی در ذیل آیه 19ـ20 قمر می‌فرمایند: از نظر عقلی نمی‌توان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آن‌ها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (7 شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بوده‌اند، ولی دیگر نمی‌رساند که حتی‌ همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و ... ایام نحس هستند.

چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمه‌اش این است که تمام زمان‌ها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضا تقدیر است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات... و اخبار هم نتیجه‌اش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است، امّا اینکه قطعه‌ای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست.

لذا درروایات آمده که برای دفع آفات و بلایای این ماه، بسیار صدقه بدهید، نه از آن جهت که ماه صفر نحس باشد، بلکه به خاطر از دست دادن پیامبر(ص) ، برای مردم این ایام ایام خوبی نیست.

متاسفانه بعضی از افراد بار خطاها و اعمال اشتباه خود را به گردن روز می گذارند که با مطالب بیان شده هیچ جایگاه دینی و عقلی نداشته و باید ناکامی و شکست را در نوع تفکر وعمل خود جستجو کرد.

در رابطه با نحس بودن ماه صفر روايتی در مستدرك سفينة البحار وجود دارد كه می فرماید: هر كس به من اطلاع بدهد خروج ماه صفر را من هم به او وعده بهشت مي دهم كه از اين روايت اجمالاً استفاده مي شود كه ماه صفر مبغوض پيامبر بوده است.این حالت يا به خاطر حوادثي كه در آن واقع مي شود بوده و يا جهت ديگري داشته که در هر صورت اثبات نحوست ذاتی برای ماه صفر نمی کند.

  در پایان باید به این نکته اشاره کرد که از مجموع اخبار و روایات استفاده می شود برای رفع بدیمنی و نحوست غیر ذاتی ایام ولیالی می توان با توکل به خداوند، متوسل شدن به اولیاء خدا و صدقه دادن روزها  وشب های خود را مبارک و با سعادت گردانید.