پاسخ به عبدالکریم سروش
اپیدمی کرونا و طرح «مسئله شر» در گفتوگو با #عبدالکریم_سروش
...
آقای دکتر، ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، مستحضرید که ویروس کرونا مشکلات متعددی را برای اغلب کشورهای دنیا ایجاد کرده و سیستمهای بهداشتی و اقتصادی آنها را به چالش کشیده است. در ایران، اما، این ویروس نخستین بار در قم شناسایی شد و لذا افزون بر این مشکلات روزمره و مادی، چالشهای معرفتی و اعتقادی را هم دامن زده است. مردم در شبکههای اجتماعی میپرسند چرا دروازههای دوزخ از شهری باز شد که بنا به برخی روایات نزدیک به نیمی از دروازههای بهشت از آن گشوده میشوند. چرا حرمی که بنا بود دارالشفا باشد و شهری که در بلایا باید به آن پناه میبردیم، منبع ویروس و بلا شدهاند. از طرفی دیگر، قرنطینه نشدن شهر قم، سبب شد که این ویروس خیلی سریع به شهرهای دیگر ایران کشیده شود و فرصت استفاده از امکانات و تجهیزات بهداشتی و پزشکی را از مردم بگیرد. این موضوع نیز اسباب اعتراض و انتقاد است و گفته میشود اگر نفوذ روحانیان و اعتقاد و اصرار آنان به مقدس بودن قم و حرم نبود، چه بسا این اتفاق نمیافتاد. بگذارید از همینجا شروع کنیم. به نظر شما چرا قم قرنطینه نشد؟
✔️بنده هم ممنونم از فرصتی که در اختیار من گذاشتید. در نسبت با آخرین بخش سوال و مقدمه شما که چرا قم قرنطینه نشد، بدیهی است که در آنجا زور روحانیان و مدّاحان بر سیاستمداران و بر مسئولان بهداشت کشور چربید و متاسفانه اینان نتوانستند قم را از چنگال اداره و تدبیر آنها بیرون بکشند و در دست خود بگیرند ولذا فاجعه افزونتر و انبوهتر شد. گفتهاند که هیچ مغازهداری بهاختیار دکان خود را تعطیل نمیکند. مداحان و روحانیان مداح صفت هم چنیناند. امروز قم بدست مداحها افتاده است و من در مقاله «پای مداحان در نعلین روحانیان» ظهور این فاجعه را آوردم و خبر دادم.
این اماکن مسمّی به مقدس به هیچ وجه از جان آدمیان مقدس تر نیستند. اولا که سابقهای در اسلام ندارند، ثانیا ما هیچ دلیل عقلی و نقلی معتبری نداریم که این خفتگان در زیر خاک، خواه امام باشند خواه خواهر امام خواه برادر امام، صدای زائران را میشنوند و به آنها پاسخ میدهند و یا اساسا قدرت برآوردن حاجات آنها را دارند. آنان در زمان حیات خود برای درمان دردهاشان به طبّ زمانه و طبیبان دوران مراجعه میکردند. اینان که امروزه اینهمه از طبّالرضا و طبّالصادق دم میزنند نمیدانند که این همان طبی بود که امامان بدان عمل میکردند و بههبچ وجه جنبه الهی و آسمانی نداشت؟ کجا در حکایات و روایات شرعی آمده است که مردم بر در خانه پیامبر یا امامان صف میکشیدند تا امراضشان را شفا دهند؟ ابن خلدون میگوید پیامبر هنگام بیماری به طبیبان راهنشین حجاز مراجعه میکرد و از آنان داروهای گیاهی میگرفت. وقتی امام علی را ضربت زدند جرّاحی یهودی را بر بالینش آوردند تا او را علاج کند. نه علی نه حسن و نه حسین هیچکدام دست به معجزه نبردند بلکه شفای علیّ را از یک یهودی خواستند.
من مشکلی ندارم با اینکه آدمیان به بزرگان خود احترام بگذارند، حتی به قبور آنها احترام بگذارند. اما قصهی حرمت نهادن و ستایش کردن چیزی است و قصهی حاجت خواستن و شفا خواستن چیز دیگری است. اینها را از یکدیگر باید جدا کرد. دیریست که در تاریخ اسلام قصهی رفتن به مزارها اهمیت و قداست پیدا کرده، این مزارات سرقفلیهایی پیدا کرده و گردانندگانی هم دارد که کرامات و معجزات مجعوله بسیاری نقل میکنند و در میان مردم میپراکنند و از این طریق دل خلایق را میربایند و در هنگام ناامیدیها و دشواریها به آنان تلقین میکنند که روا شدن حاجتشان و برطرف شدن بلایا را از این مزارات طلب کنند در صورتیکه هیچ حجت عقلی و نقلی معتبری بر صحت این رفتارها نداریم.
شما نظر کنید در همین چند دهه اخیر یک مسجد متروکهی ناشناختهای به نام جمکران را به چه مرتبه و منزلتی رساندهاند که حتی اینک تقدسش از تقدس حرم حضرت معصومه در قم افزونتر شده و جمعیت بیشتری را به آنجا جذب میکند و مردم به آنجا می روند و نذورات میکنند و نامهها و عریضهها مینویسند. در آنجا دو چاه نهادهاند یکی برای زنان و یکی برای مردان تا هر کدام عرایض خود را جداگانه در آن چاه بیاندازند تا بهدست امام غائب برسد. امثال اینها متاسفانه جزو عوارض یا عناصر جدی دینداری عوامانه است. شما میدانید که من سه نوع دینداری را از یک تفکیک کردهام؛ دینداری عوامانه یا دینداری معیشتاندیش، دینداری معرفتاندیش و دینداری تجربتاندیش. در دینداری معیشتاندیش که همان دینداری عوامانه باشد، اینگونه امور و آیینها به وفور یافت میشود و روحانیانی که پیشوایان عوام هستند و خودشان هم عوام و عوام زده هستند اینگونه امور را تشویق و تبلیغ میکنند.
و برای آنها چه بهتر از اینکه روزگاری فرا برسد که مردم تصور کنند از دست طب و پزشکی کاری بر نمیآید و هجوم به سوی این مزارات متبرکه ببرند.
در این میان دستهای دیگر از روحانیان هم بهپا خاستند و فکر کردند که این حادثه میتواند موجب تقویت پارهای از معتقدات و منقولات پیشین شیعیان بشود. گفتند که روایات بسیار داریم که قبل از ظهور امام غایب مرگ سفید آدمیان را از پا خواهد انداخت و آنگاه تمسّک جستند به تصاویر پرتونگاری ریههای کسانی که در اثر ابتلا به کرونا ریههاشان سفید شده است. گفتند که این همان مرگ سفید است و لذا ظهور امام غایب نزدیک است. حتی پا را فراتر نهادند و بعضی از آنها که یکیشان در بحرین و چند تا در قم و جاهای دیگر هستند رسما اعلام کردند که ظهور امام غایب نزدیک است و سفیانی که قبل از ظهور امام ظاهر خواهد شد همین آقای اردوغان رییسجمهورکنونی ترکیه است! یاوههایی از این دست فراوان گفتند و غافل بودند از اینکه در همین روایات آمده است که وقتی این بلایا به سرتان آمد به قم پناهنده شوید و اکنون میبینیم که نقیض آن رخ داده و قم خود کانون و سرچشمه این بیماری مرگبار شده است. از قضا سرکنگبین صفرا فزود!